فورد و لینکلن 228 هزار دستگاه کانتی Mark V فروختند تا این کوپه رویایی پرفروشترین عضو خانواده هفت نفره خود لقب بگیرد.
این یک موزه سیار است
لینکن کانتیننتال مارک وی مثل یک موزه است. نه یک موزه معمولی. از آن موزههای آثار سومری و مصری که نشان میدهد بسیاری از تکنولوژیهای امروزی در گذشتههای دور هم وجود داشتهاند. به هر حال چهل و چند سال برای صنعت خودرو گذشته دور محسوب میشود. تردیدی نیست هیچ برند و خودروی دیگری نتوانسته مفهوم چراغ مخفی را در محصولاتش مانند لینکن آن هم این مدل، تعریف کند.
حتی بعد از باز شدن پنل پوششی، چشمان دایرهای پرابهت آن خودنمایی میکنند. تعبیه چراغهای راهنما در انتهای لبه بیرونی گلگیرها، در دوره خودش ایده فوقالعادهای بوده. آن روزها طبق یک قانون نانوشته هر خودرویی اجازه نصب ضربهگیر روی سپر جلویش را نداشت. لینکن به قدری روی این قسمت وسواس داشت که برجستگی روی کاپوت را منحصراً به امتداد آن تخصیص داد.
در نمای کناری با یک شاهکار روبرو هستیم. این خودرو در سال 1979 مجهز به چراغ خطر و راهنمای جانبی بود. اتحادیه اروپا چند سالی است که این نوع چراغها را اجباری کرده. بعضی از گلگیرها عضلانی و توپُر هستند اما بعضی دیگر از گلگیرها مانند آنچه اینجا میبینیم مثل یک سایهبان بهکلی روی چرخ را میگیرند. رکاب صیقلی در امتداد سپر براق کشیده شده است. یکی از ریزهکاریهای محشر این خودرو سه دریچه هوای کنار در است. هماهنگی معناداری بین شکل دستگیره و فریم آینه وجود دارد. البته اجازه بدهید به این نکته اشاره کنیم که قاب آینه واقعاً فلزی است. روی ستون انتهایی چیزی را میبینیم که از ابتدا داریم دربارهاش صحبت میکنیم. آن پنجره بیضیشکل اشاره مستقیمی به اولین نماد وسایل نقلیه تجملی دنیا دارد؛ کالسکههای چوبی.
در نمای عقب هم فکر میکنیم دیگر نیازی به توضیح نیست. حالا اگر هر خودروی دیگری محل قرارگیری زاپاس را از بدنه بیرون میزد، یک فاجعه به بار میآمد. ولی اعتراف میکنیم که کانتی به طرزی استادانه از این تهدید یک فرصت ساخته است. همان تکنیک تعبیه چراغ روی لبه بیرونی که در جلو دیدیم، در عقب هم مشاهده میشود.
داخل کابین لینکن کانتیننتال که خودش غوغایی است. جشنوارهای از چوب و چرم. هارمونی چشمنوازی از چیدمان اصولی قطعات با هندسه ساده. اصرار لینکن بر استفاده از اشکال مربع و مستطیل بیجا نبوده است. چراکه این فرم را در سرتاسر طراحی بیرونی هم میبینیم.
این را هم بدانید بد نیست که تیپهای دیگری با اسامی Givenchy، Bill Blass و Pucci که مربوط به صنعت مد و فشن هستند هم موجود بود. به جای بهرهگیری از آبکاری کروم، اینجا ورقهای واقعی آلومینیوم دیده میشود. ترکیب دکمهها و کلیدها به رنگ نقرهای و اغلب از جنس فلز هستند.
سرزمین عجایب
تا قبل از کانتی مارک وی، بیوک ریگال و کادیلاک الدورادو برای خودشان مدعیان آپشن بودند. اما بعد از اینکه لینکن نسل جدید این خود را معرفی کرد، بازی عوض شد. داریم درباره فولآپشنترین خودروی وقت بازار آمریکا صحبت میکنیم. خودرویی که میتوان میزان نور سیستم روشنایی آن را به صورت دستی کم و زیاد کرد. آن طرفتر، یک ساعت عقربهای شیک و مجلل هم تعبیه شده است. در ایامی که فناوری دیجیتال تازه در حال توسعه بود، در این خودرو مجموعهای از چراغهای هشداردهنده تعبیه شده بود. چراغهایی برای هشدار نبستن کمربند ایمنی، باز بودن درها، فعال بودن ترمز پایی، افزایش دمای پیشرانه، کاهش سطح روغن و البته هشدار مربوط به سیستم برق. به زیبایی هرچه تمامتر عقربه مکانیکی دور موتور با همان فریم و قاب ساعت عقربهای طراحی شده است. بین این دو محفظه نشانگر وضعیت جعبهدنده دیده میشود.
سیستم تهویه مطبوع اگرچه کارکردی ابتدایی دارد ولی با اهمیتی بالا در محلی مهم جانمایی شده است. جایی که فندک قرار داده شده، همان جایی است که خودروهای امروزی دکمه استارت/استاپ پیشرانه را قرار میدهند. در اقدامی دوستداشتنی، لینکن هم درجه مربوط به میزان سوخت را تعبیه کرده و درست به همان شکل و فرم، بخشی به منظور هشدار کاهش مصرف سوخت! میرسیم به سیستم صوتی. جایی که یک پخش دو موج (AM و FM) با باندهایی که در نوع خودشان قدرتمند بودند، به چشم میخورد. هنوز هم لوگوی فورد روی این سیستم قابل مشاهده است.
در روزهایی که هنوز هم برخی از خودروها با آینه دستی تولید میشوند، بیشتر از 40 سال پیش کانتی آینههای برقی داشت. نه فقط آینهها، که شیشهها و صندلیاش هم برقی بودند. در این خودرو برای اینکه شخصیت بااصالت حفظ شود، صندلیها با فاصله از درها قرار داده شدهاند. به همین دلیل است که محل اتصال کمربند ایمنی با سایر خودروها تفاوت دارد. این کانتی عجب اوعجوبهای است. وقتی به آپشنهایش مینگرید انگار به سرزمین عجایب سفر کردهاید.
غول خوش اشتها
این خودرو در بازار آمریکا با فلسفه «هرچه بزرگتر، بهتر» هم خودروی خیلی بزرگی به حساب میآمد. فاصله بین دو محور مارک وی خودش با کمی ارفاق به اندازه یک رنو 5 است. عرض این حتی از بوگاتی ویرون هم بیشتر است. این بیپروایی در ابعاد، طبیعتاً وزن سرسامآوری را هم در پی داشته است. کانتی مدل 1979 با آن قد و قواره و با وزن خالص بیشتر از 2000 کیلوگرمی اگر به هر جنبدهای میزد، دردم از صفحه روزگار محوش میکرد. تازه اگر مایعات استاندارد و سرنشین را حساب کنید که عدد سر به فلک میزند.
معیار و خطکش پیشرانه خوب در دهه 70 قدرت نبود. آن زمان حجم و بزرگی پیشرانه بود که ملاک اعتبار بود. درون سینه این خودرو یک بلوک سنگین 6.6 لیتری با آرایش سنتی 8 سیلندر V شکل دیده میشود. حالا تصور نکنید چون حجم پیشرانه مارک وی بیشتر از لامبورگینی اونتادور بوده پس باید قدرت وحشتناکی هم داشته باشد. خروجی این خودرو به زحمت 160 اسببخار آن هم در دور موتور 3400 دور بر دقیقه میشد. البته یادمان نرود که این پیشرانه درون جسم سنگینی گرفتار شده و نای نفس کشیدن ندارد. اگرچه گشتاور 427 نیوتنمتریاش کمی اوضاع شتابگیری را بهتر کرده و این عدد بالای گشتاور به دلیل فضای بیشتر احتراق بوده است.
برای مشتریان چنین خودروهایی در آن زمان، هرگز بحث قدرت و سرعت مطرح نبوده است. همینقدر که وسیله نقلیه فوق لوکسشان بتواند خرامان خرامان در جادهها حرکت کند و چشم رقبا را از کاسه دربیاورد، برایشان کافی بود. با این حال بد نیست بدانید که این لینکن به لطف جعبهدنده 3 سرعته اتوماتیک و انتقال قدرت سنتی RWD سرعت نهایی 175 کیلومتر برساعتی را تجربه میکرد. دنده این خودرو از نوع ستونی یا به اصطلاح فرمانی است.
این خودرو متعلق به دوران فراوانی است. زمانی که جای پارک و مصرف سوخت دغدغه بشر نبودند. اصلا برای صنعتی که راحت 2 تن آهن و فولاد را روی هم جوش میداد، مصرف سوخت نباید معنایی داشته باشد. این خودرو بنزین را مصرف نمیکند، به معنای حقیقی کلمه آن را آتش میکشد. در طرفه العینی تباه و دود هوا میکند. به همین خاطر بوده که لینکبن یک باک 95 لیتری برایش در نظر گرفته.
کاپوت در افق
شبیه هیچکدام. این اولین چیزی است که درست چند ثانیه بعد از حرکت با این خودرو تجربه میکنید. صدای پیشرانه، صدای یک کارخانه اسببخارسازی است. شما پشت فرمان نمینشینید، لم میدهید. این حالتی است که باید داشته باشید تا با ماهیت اصیل آن ارتباط برقرار کنید. وقتی به جلو نگاه میکنید، گویی تا فرسنگها آنسوتر فقط کاپوت است که دیده میشود. وقتی وارد کوچه میشوید، عقب خودرو تازه از سر چهارراه رد میشود.
فرمان کانتی به طرزی باورنکردنی نرم است. مثل فرمانهای برقی امروزی! وزن سنگین خودرو مانع از شیطنت بیمورد کمکفنرها میشود و این یعنی اتاق بدون توجه به پستی بلندهای زیر چرخ، ثابت و مستحکم است. ترمزگیری با این خودرو در سرعتهای نسبتاً بالا کیفیت مطلوبی ندارد، البته که بارها گفتیم نیازی به سرعت گرفتن با چنین خودرویی ندارید. شاید کانتی مارک وی در شتابگیری عملکردی مانند سوپراسپرتها نداشته باشد ولی گشتاور خیرهکنندهاش در سربالاییها مثل دستی از غیب میآید و خودرو را بدون هیچ افتی به جلو میکشد.
البته وقتی میگوییم لینکن مارک وی شتاب خوبی ندارد به این معنا نیست که راه نمیرود. منظور این است که وقتی طعم شتاب صفر تا صد زیر 7 ثانیه را چشیده باشید دیگر رکورد 12 ثانیهای این خودرو به چشمتان نمیآید. برای رسیدن به این عدد باید جعبهدنده را از حالت اتوماتیک نرمال به دندههای درگیرانه سنگینتر یعنی یک و 2 تغییر بدهید، البته اگر برای تایرهای خودرو ارزشی قائل نیستید!
آخر داستان...
در خاتمه باید این نکته را اضافه کنیم که خودروی موجود در تصاویر یک نمونه آمریکایی با کارکردی کمتر از 26 هزار کیلومتر (بیشتر از 16 هزار مایل) است. خودرویی با صندلیهای SpIlit Bench، بدون کنسول وسط و تودوزی کرم گرم و تجملی. این خودرو چندی پیش در شهر اورلندو واقع در ایالت فلوریدای آمریکا به فروش رفته است اما مشخص نیست به چه قیمتی!
نیما حدادی